در آموزه های قرآنی یکی از مهم ترین وظایف و تکالیف مومن، شکرگزاری به ویژه نسبت به پروردگار و نعمت های او دانسته شده است. این شکر گزاری می تواند قلبی، زبانی و عملی باشد. مراد از شکر قلبی آن است که نعمت الهی را قدر بداند و نسبت به آن احساس تشکر داشته باشد و مدعی این معنا نباشد که وظیفه خدا بوده است که به او چیزی بدهد و خود را طلبکار بداند.
شکر زبانی به بیان نعمت هایی است که خدا به او ارزانی داشته است و خدا را به زبان شکر گوید و حتی نماز شکر و یا سجده شکر به جا آورد. بیان نعمت های الهی به خود حتی به دیگران می تواند مصداق این نوع تشکر زبانی از خدا باشد. خدا می فرماید: وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ؛ و از نعمت پروردگار خویش با مردم سخن گوى.(ضحی، آیه 11)
مهم ترین نعمتی که خدا به انسان داده است،نعمت وجود است که او را از عدم به وجود رسانیده است و موجود کرده است. افزون بر آن نعمت اسلام و ایمان است که خدا دل انسان را به نور ایمان و اسلام روشن کرده است. بنابراین، باید شاکر خدا بود و بر خدا و رسول الله منت نگذاشت که اسلام و ایمان آورده اید؛ خدا می فرماید: یَمُنُّونَ عَلَیْکَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لَا تَمُنُّوا عَلَیَّ إِسْلَامَکُمْ بَلِ اللَّهُ یَمُنُّ عَلَیْکُمْ أَنْ هَدَاکُمْ لِلْإِیمَانِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ؛ از اینکه اسلام آورده اند بر تو منت مى نهند بگو بر من از اسلامآوردنتان منت مگذارید؛ بلکه [این] خداست که با هدایت کردن شما به ایمان بر شما منت مى گذارد اگر راستگو باشید. (حجرات، آیه 17)
شکر علمی آن است که انسان به درستی از نعمت هایی که خدا به او داده استفاده کرده و آن را به جا به کار گیرد نه آن را در کارهای خلاف و زشت به کار گیرد و به مردم به قدرت و ثروت و دیگر نعمت هایش ظلم و ستم روا دارد. حضرت موسی(ع) می فرماید: قَالَ رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَیَّ فَلَنْ أَکُونَ ظَهِیرًا لِلْمُجْرِمِینَ ؛ موسى گفت: پروردگارا به پاس نعمتى که بر من ارزانى داشتى هرگز پشتیبان مجرمان نخواهم بود. (قصص، آیه 17)